کد مطلب:28849
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:33
ماهيت جن چيست و تاثير متقابل جن با انسان را بگوييد.
در عالم هستي برخي از موجودات غيرمحسوس اند و به حواس طبيعي و عادي قابل درك نيستند. يكي از اين موجودات جن است. جن كه در اصل معنا مفهوم «پوشيدگي» دارد، از چشم انسان پوشيده است. قرآن وجود اين موجود را تصديق كرده و سوره اي به نام «جن» نيز در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهي از اين موجود به «جانّ» نيز ياد مي شود (الرحمن، آيه 39 و حجر، آيه 27). ماهيت و حقيقت اين موجودات چندان براي ما روشن نيست ولي از پاره اي آيات و روايات مي توان به برخي از مشخصات اين موجود دست يافت، از جمله: 1- از آتش آفريده شده و خلق آن پيش از خلق انسان است (حجر، آيه 27 - الرحمن، آيه 15). 2- جن نيز مانند انسان مكلف و مسؤول است (ذاريات، آيه 56). 3- دسته اي از آنها مؤمن و گروهي كافر، عده اي از آنها نيك كردار و برخي از آنها زشت كردارند (جن، آيات 11 و 14 و 15 - احقاف، آيه 31). 4- بعضي از آنها مرد و مذكر و پاره اي ديگر زن و مؤنث هستند و توليد نسل نيز مي كنند (جن، آيه 6). 5- آنها زندگي مي كنند و مي ميرند (احقاف، آيه 18). {V(نگا: الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايي، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ پنجم 1371، ج 20، ص 41)V}. 6- داراي شعور و اراده اند و مي توانند با سرعت حركت كنند. مانند قصه حضرت سليمان و تخت بلقيس، ملكه سبا (نمل، آيه 39 - 38). 7- مسخّر انسان مي گردند. البته در اين رابطه تنها در قرآن به قضيه حضرت سليمان اشاره شده است كه علاوه بر پرندگان، وحوش و انسان ها، جن ها نيز در اختيار و به فرمان حضرت سليمان بودند {V(نگا: نمل آيات 17 تا 39 - سبأ، آيه 14 - 12 - انبياء، آيه 82)V}. 8- در روايات آمده است كه جن مؤمن براي پيامبران و امامان، مسخر مي شوند و خدمت مي كنند و كساني كه به اذن الهي ولايتي دارند نيز مي توانند جنيان كافر را تحت فرمان خويش درآورند، {V(نگا: مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم، چاپ دوم 1378 - ص 312 - 313)V}. 9- از پاره اي آيات قرآني و روايات معلوم مي شود كه جنيان به پيامبر خدا(ص) ايمان آورده اند (جن، ايه 1 - احقاف، آيه 32 - 29). اما اين كه جن در كجاي زمين قرار دارد؟ به طور واضح و مشخص مطرح نشده است هر چند برخي از روايات به اماكني كه جنيان در آنجا حضور بيشتري دارند اشاره شده است. آنچه كه مسلم است جن نيز مانند انسان موجودي است جسماني با اين تفاوت كه انسان از خاك و جن از آتش است. طبعاً همان طور كه انسان داراي روح است جن نيز روح دارد و از آنجا كه ميان روح و بدن رابطه اي نزديك وجود دارد، مي توان تصور كرد كه - چنان كه برخي از انسان ها با رياضت واجد شرايط سير روحي در عوالم ديگر مي شوند - براي جن نيز در شرايط خاص روحي اين امكان هست كه روح آنها گاهي با عالم بالا تماس حاصل كند اما به هر روي مكان اصلي آنها همين زمين است و حتي تماس با عالم بالا نيز طبق برخي آيات قرآن پس از تولد حضرت رسول(ص) براي آنها ممنوع شده است {V(نگا: معارف قرآن، ص 311 - 309)V}. البته برخي از روايات به اماكن خاصي اشاره كرده اند كه جن در آنجا حضور بيشتري دارد و گويا مانند موطن اصلي آنها تلقي مي شود، بيابان ها، مناطق خلوت، مكان هاي نجس، حمام، دستشويي، محل دفن مردگان و مانند آن... در اين باب اگر با زبان عربي آشنايي داشته باشيد كتاب هاي ذيل خواندني است: 1- الجن في الكتاب والسنة، اعداد ولي زاربن شاه زالدين، دارالبشائر الاسلاميه، بيروت، چاپ اول 1996 م ، ص 94 - 88 و بقيه كتاب در مورد مختصات و ماهيت جن. 2- الجن في القرآن والسنة، عبدالامير علي مهنّا، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، چاپ اول، 1992م ، ص 33 - 31 و بقيه مباحث هم خواندني است. 3- الجن بين الاشارات القرآنية وعلم الفيزياء، عبدالرحمن محمد الرفاعي، مكتبة مربوسي الصغير، چاپ اول 1997م 4- جن و شيطان، عليرضا رجالي تهران، نشر نبوغ، (منبع فارسي) اما اين كه اصولاً طائفه جن از چه نوع پيغمبري و شريعتي پيروي مي كنند؟ وضعيّت و شرايط اين موجودات پيش از آدم ابوالبشر و پس از او، و هم چنين پيش از بعثت پيامبر(ص) و بعد از ايشان چگونه مي باشد؟ بايستي به چند نكته اساسي توجه بكنيم: 1- جنس جنّ به لحاظ اينكه با انسان از نظر خلقت تفاوت دارد و از حواس انساني پوشيده است، به طور دقيق و جزئي نمي توان به احوال آنان از تمامي ابعاد پي برد. تنها در محدوده معلوماتي كه قرآن و احاديث در اختيار انسان مي گذارد، مي توان اطلاعاتي را كسب كرد. 2- طبق صريح آيات قرآن، جن هم مثل انسان مكلف است. امّا چگونه تكليفي؟ جزئيات آن معلوم نيست. آيه 56 سوره ذاريات: {/Bوَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ {w1-8w}{I51:56I}/}، بر اشتراك بشر و جن در تكليف دلالت مي كند. هم چنين آيه 179 سوره اعراف اشاره دارد بر اينكه كفار گناهكاران جنّ هم چون انسانها اهل جهنم اند و در عذاب خواهند بود. نظير اين آيه، آيه 119 هود و آيه 13 سجده است. 3- از صريح آيه 130 سوره انعام، دو مطلب را مي توان استفاده كرد: يكي اينكه طائفه جن بسان تمام انسان ها از پيامبران الهي نمي توانند بي بهره باشند. يعني جن نيز در مسير مراحل تكاملي و كسب سعادت دنيا و آخرت محتاج پيامبر است. و ديگري اينكه پيامبر جن از جنس خود آنهاست. خداوند در همين آيه مي فرمايد: {A{/Bيا مَعْشَرَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ {w1-10w}{I6:130I}/}A}؛ {M(در روز قيامت گفته مي شود) اي گروه جن و انس، آيا پيامبراني از بين شما براي شما نيامدند؟M}. ظاهر عبارت «{H{/Bرُسُلٌ مِنْكُمْ {w9-10w}{I6:130I}*/}H} نشان مي دهد كه پيامبران جن از طائفه خود آنان مي باشد و خداوند با ارسال پيامبران حجت را بر آنها تمام مي كند. 4- قرآن در دو مورد به طائفه جن و چگونگي عقايد و شريعت آنان اشاره كرده، يكي آيات 29 تا 31 سوره احقاف، و ديگري تمام آيات سوره جن. آنچه كه در آيات سوره احقاف به كار رفته، نشان مي دهد كه جن پيش از بعثت پيامبر(ص) از دين موسي(ع) پيروي مي كرده است. آيه مي فرمايد: {A{/Bإِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسي مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَي اَلْحَقِ {w4-17w}{I46:30I}/}A}؛ {Mما كتابي را شنيديم كه بعد از موسي نازل شده، و به سوي حق هدايت مي كندM}. اين كلام به تعبير علامه طباطبايي، اشعار و بلكه دلالت دارد بر اينكه جنّيان نامبرده به دين موسي و كتاب آن جناب مومن بوده اند، {V(علامه طباطبايي، ترجمه تفسير الميزان، ج 18، ص 350، نشر مركز فرهنگي رجاء)V}. پيرامون آنچه كه از آيات سوره جن استفاده مي شود، برخي همچون علامه طباطبايي مي فرمايند: ظاهر آيات اين سوره بر خلاف آيات سوره احقاف است زيرا ظاهر سوره جن اين است كه جن قبل از شنيدن قرآن مشرك بوده، و اصلاً به مسأله نبوت معتقد نبوده است، {V(ترجمه الميزان، ج 20، ص 202)V}. ولي به نظر مي رسد ميان اين دو سوره اختلافي نيست زيرا اوّلاً خود سوره جن گزارش احوال تمام جن نيست بلكه بخشي از آنان است. عبارت {H{/Bأَنَّهُ اِسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ اَلْجِنِ {w4-8w}{I72:1I}/}H} بر اين مدعا دلالت دارد. و ثانياً آنها خود در گزارشي كه از وضعيت اعتقادي خود ارائه مي كنند، مي گويند گروهي از ما صالح بود و گروهي هم كافر، بنابر اين بايد گفت بين ظاهر دو سوره توافق برقرار است. 5- اينكه گفته شد، طائفه اي از جن به موسي ايمان داشته و سپس به پيامبر(ص) ايمان آوردند با كلامي كه در بند 3 گذشت، منافات ندارد زيرا احتمال دارد اينها در كنار وظيفه تبعيت از پيامبران خود، ملزم بودند از پيامبران انسي هم پيروي بكنند، يا اين كه پيامبران اينها در حقيقت مبلغين پيام پيامبران بشري بر جنّ مي باشند. شاهد بر اين، انعقاد بابي تحت عنوان «جن به محضر ائمه(ع) مي آيند و مسائل ديني خود را مي پرسند...» در كتاب اصول كافي است كه نشان مي دهد طائفه جن تحت ولايت و امامت ائمه(ع) قرار دارند، {V(اصول كافي، ج 1، ص 394، طبع آخوندي)V}. نكته ديگر اين كه دليل قاطعي وجود ندارد كه فسادگران و خون ريزان اشاره شده در آيه 30 سوره بقره جني ها بوده اند، بلكه چه بسا كسي قبلاً خونريزي نكرده بوده است و سخن ملائكه با ملاحظه وضعيت عالم ماده و اقتضاي پديد آمدن تزاحمات در آن است. براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسير الميزان، ج 1، ذيل آيه.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.